دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
حجت الاسلام سید احمد غفاری قره‌باغ

حوزه / آن که دین را جدای از دنیا و سیاست می‌پندارد و امام جامعه را از ورود به سیاست پرهیز می‌دهد و او را از فرجام تلخ سیاست کربلایی نگران می‌کند و شربت خنک مذاکره را به امام پیشنهاد می‌دهد، از محرومین اولین و آخرین است. چنین کسی در مکه‌ عبادات فرعی‌اش جا می‌ماند و به کربلای تاریخ حیاتش نخواهد رسید.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از ارومیه، حجت الاسلام سید احمد غفاری قره‌باغی در یادداشتی به مناسبت ماه محرم الحرام آورده است: در نقل‌های متواتر آمده است که حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در مسیر مکه به سمت کوفه، بسیار آرام حرکت کردند و در این مدت، با افراد فراوانی مواجه شد و افرادی همچون زهیر سقیفه‌ای را جذب کاروان سعادت نمود و به قله رساند؛ برخی نیز در همین فاصله‌ی طولانی، فرصت ریزش پیدا کردند، که چه بسا اگر حضرت سریعتر طیّ طریق می‌کردند، اینان فرصت فکر و تردید نمی‌یافتند و همراه حضرت به شهادت می‌رسیدند.

حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام چهارده قرن است که آرام آرام در پهنای تاریخ، از مکه‌ عبادت فردی به سمت کوفه‌ سیاست و عبادت اجتماعی گام برمی‌دارد و جامعه‌ انسانی را نهیب می‌زند، که فقط کسانی عارف به شریعت و طریقت و حقیقت هستند که مبدء سلوکشان عبادت فردی شود و مقصد سلوکشان شکوه عبادت اجتماعی؛ مبدأعزمشان حرکت از مدینه‌ خود به سوی مکه خدا باشد، و مقصد همّتشان، حرکت در میان خلق برای دستگیری به سوی حضرت معشوق.

هان! که این فرصت طولانی، سبب تردید و ریزش نشود. کاروان اباعبدالله الحسین علیه‌السلام فقط اهالی صبر و بصر را دربر می‌گیرد و بقیه حیران و سرگردان در بیابان تاریخ، شبانه از سیطره‌ رأفت نور به ظلمات بردگی و غرب‌پرستی و غرب‌گدایی خارج می‌شوند. وای به حال من و تو اگر وهب مسیحی، لیاقت همراهی امام‌المسلمین یابد و من و تو که نام خود را شیعه و موالی حسین علیه‌السلام گذاشته‌ایم، از این کاروان بهشت جا بمانیم.

 برخی در این مسیر، از جان و مال و آبروی خود می‌گذرند و حبیب‌وار اجازه‌ی ورود اهل‌بیت را به میدان کارزار نمی‌دهند و تا جان به تن دارند، خود را درگیر با دشمن می‌کنند.

برخی دیگر، فقط امکانات خودشان را نثار امام می‌کنند و سخن که به جان می‌رسد، دریغ کرده و جان امام را کم‌مایه‌تر از جان خود می‌انگارند.

گروه سوم در میادینی حضور می‌یابند که اصلا دشمنی در آنجا نیست؛ البته دست به دعا برمی‌دارند که امامی که در کارزار است، به سلامت بماند!

گروهی نیز خودشان را نوکر خود خود امام می‌دانند و نماینده‌ امام برایشان هیچ است.

گروه پنجمی هم هستند که امام حاضر در صحنه را مذمت کرده و بخاطر اینکه قصد کوفه‌ سیاست نموده است، مذمتش نموده و دنیاطلبش می‌خوانند. افّ بر این چهار گروه!

هان ای نفس! ببین در کدامین جمع نشسته‌ای؟

اگر در میدان مبارزه هستی و تیرهای پرتاب‌شده، قامتت را خم نکرده و مایه‌ی زخم امامت نشده‌ای، زهیروار و سلیمانی‌وار، مدافع امام زمانت هستی.

فرود تیرها نگرانت نکند، که اگر دشمن در مقابلت نبود، تیری هم به سویت پرتاب نمی‌شد. پس تیرباران به سوی تو علامت درستی اقدام تو و درستی جا و مکان تو است. طُوبی لَکَ و حُسنُ مَآب!

اگر در میدان مبارزه، فقط آماده‌ خدمات مالی هستی و جان خودت را شیرین‌تر از خدمت به امام می‌بینی، همان عبیدالله حر جعفی هستی که اسبش را لایق خدمت به امام می‌دید، نه خودش را! و نه خودش و نه اموالش به درد امام نخورد و بی‌برکت شد.

اگر در میدان مبارزه نیستی و دعاگو و ثناگوی امام حاضر در صحنه‌ای، و زمانی که مسئولیت دفاع از جامعه‌ی اسلامی متوجه تو می‌شود، به کُنجی می‌خزی و مشغول ذکر می‌شوی، به جایی کوچ کن که ندای طلب یاری امامِ حاضر در صحنه به گوش تو نرسد، وگرنه شریک قتل امام و مقام امامتی.

اگر مانند سلیمان صُرَد خزاعی، مطیع شخص امام هستی و تکبر به تو اجازه نمی‌دهد که مطیع نائبش شوی، سرانجامت در بهترین حالت مثل سلیمان می‌شود که تائب می‌شوی و خونت بدون هیچ فایده‌ای برای اسلام ریخته می‌شود، و در بدترین حالت، مثل منتظری می‌شوی که توفیق توبه هم برایش معلوم نشد و تا آخرین روزهای عمر، نوکری بی‌بی‌سی برایش ماند.

و اما آن که دین را جدای از دنیا و سیاست می‌پندارد و امام جامعه را از ورود به سیاست پرهیز می‌دهد و او را از فرجام تلخ سیاست کربلایی نگران می‌کند و شربت خنک مذاکره را به امام پیشنهاد می‌دهد، از محرومین اولین و آخرین است. چنین کسی در مکه‌ عبادات فرعی‌اش جا می‌ماند و به کربلای تاریخ حیاتش نخواهد رسید.

انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha